بهترین انیمیشن های 2020
به گزارش کهن پارس، یکی از بهترین گزینه های فیلم دیدن برای خانواده ها، انیمیشن ها هستند. دلیل این امر هم این است که بچه ها هنوز بخش قابل توجهی از مخاطبان انیمیشن ها را تشکیل می دهند و به همین دلیل، سازندگان کوشش زیادی می نمایند که عرف های اخلاقی را رعایت نمایند و اثری بی حاشیه و ساده تحویل دهند. البته در چند سال اخیر انیمیشن ها هم بیش از پیش جدی گرفته می شوند. مدت هاست که فیلمسازان گزیده کارتر و حتی مستقل هم آثار خود را در قالب انیمیشن فراوری می نمایند، دلیل این امر بعضی ویژگی های خاص انیمیشن است. دیگر در انیمیشن دردسرهایی مثل کار کردن با بازیگران و کار در صحنه فیلمبرداری وجود ندارد.
در این مطلب نگاهی می اندازیم به چند انیمیشن برتر سال 2020 که می توانید مد نظر داشته باشید. سال جاری با وجود بحران های مختلفی که سینما درگیرش بود، به نظر می آید از نظر انیمیشن مشکل چندانی وجود ندارد. با فهرستی عالی از انیمشن هایی متنوع از کشورهای مختلف طرف هستیم. خیلی هایشان شهرت چندانی ندارند و تماشایشان می تواند تجربه بکری برای شما داشته باشد.
1. به پیش (Onward)
- کارگردان: دن اسکنلون
- نویسنده: دن اکسنلون
- فراوری نماینده: پیکسار
- کشور: آمریکا
به پیش را می توان ناکام ترین فیلم کل دوران پیکسار در نظر گرفت. فیلم در زمانی اکران شد که همه گیری کرونا کم کم داشت به اوج خود می رسید و بسیاری از کشورها سینماهای خود را تعطیل نموده بودند. به همین دلیل دیزنی تنها چند هفته پس از اکران آن را پایین کشید و نسخه دیجیتالی اش را عرضه کرد.
فیلم داستان دو برادر الف است در یک جهان پسافانتزی! در جهانی که آن ها زندگی می نمایند، فانتزی جای خود را به واقعیت عبوس و تلخ داده است و موجودات خیالی هم مثل ما انسان ها درگیر روزمرگی و زندگی خسته نماینده شده اند. اما این دو برادر معتقدند فانتزی هنوز جایی آن بیرون وجود دارد، به همین دلیل با یک نقشه خیالی به جستجوی آن می فرایند.
به پیش همان کاری را می نماید که سال ها پیش شرک استادانه انجامش را داد: ترکیب تمام داستان های فانتزی مشهور و ارائه یک داستان مشترک و واحد که هم ادای دینی به تمام آن داستان هاست، و هم اثری قائم به ذات است که هویت خاص خودش را دارد. فیلم پر از ایده های تماشایی بکر است. این که چقدر از آن لذت ببرید، به میزان شناخت تان از این نوع داستان های خیالی بستگی دارد. پیکسار حتی در بدترین آثارش هم گلیم خودش را از آب بیرون کشیده است، چه برسد به فیلم به پیش که یک اثر قابل قبول و دوست داشتنی است.
2. بکشش و از این شهر برو (Kill it and Leave This Town)
- کارگردان: ماریوس ویلچینسکی
- نویسنده: ماریوس ویلچینسکی
- فراوری نماینده: بمبونیرکا
- کشور: لهستان
اولین فیلم بلند ماریوس ویلچینسکی یک اثر مهجور مستقل است، مهجور بودن حتی از اسمش هم تعیین است! فیلم داستان قهرمان گمنامی است که عزیزش را از دست داده است. حال، در نهایت افسردگی، غرق در خاطراتی شده که مملو از تمام عزیزانی هستند که از دست داده است.
فیلم فضایی سورئال و تیره دارد و فضای کار طوری است که به نظر می آید با یک فیلمنامه سرراست طرف نیستیم. بیشتر شبیه نمایش تمام احساسات درونی کارگردان می ماند تا روایت سنتی یک داستان. جای جای فیلم روایت نوع نگاه فیلمساز به مسائلی چون غم، مرگ و انزوا است. گویی با فیلمی طرف هستیم که ریشه در ضمیر ناخودمطلع ویلچینسکی دارد.
بکشش و از این شهر برو پر از تصاویر سورئال عجیب است، از زنی در حال کتک زدن فرزندش گرفته تا پیرزنی در حال مرگ که می گوید که همچون یک جغد اینجا تنها مانده است. در مجموع، با یک تجربه کاملا شخصی از فیلمسازی طرف هستید که بعید است اعتقاد چندانی به انتظارات مخاطب داشته باشد.
3. روی ماه (Over the Moon)
- کارگردان: گلن کین
- نویسنده: آدری ولز
- فراوری نماینده: نتفلیکس، پرل استودیو، سونی پیکچرز ایمج ورکز
- کشور: آمریکا
نکته جالب در خصوص روی ماه این است که این اولین تجربه کارگردانی گلن کین است. او سال ها در شرکت پیکسار حضور داشته و در فیلم های مهمی همچون علاءالدین و رالف خراب کار در پست های مختلف طراحی و انیمیشن فعالیت نموده است. حال بالاخره در سن 66 سالگی، به سراغ اولین فیلم خود رفته است.
فیلم داستان دختری ماجراجو به نام فی فی است که متوجه می شود یک ایزدبانوی چینی روی ماه واقع شده است. به همین دلیل سفینه ای می سازد تا به ماه سفر نموده و با این ایزدبانو ملاقات کند.
فیلم از نظر بصری مورد تحسین زیادی نهاده شد و خیلی ها جلوه های ویژه آن را ستودند، ولی از نظر داستانی چندان پیروز عمل نکرد. خیلی ها معتقدند روی ماه ترکیبی است از چند انیمیشن پیروز، گویی فیلم کوشش می نماید تمام ویژگی های مثبت آن ها را قرض بگیرد و اثری مستقل بسازد. ولی متاسفانه این کوشش به خاتمه نرسیده و با یک اثر تا حدودی چندپاره طرف هستیم. عده ای از منتقدان هم روی ماه را بسیار تحت تاثیر انیمیشن تحسین برانگیز کوکو می دانند و معتقدند فیلم کوششی بوده برای آشنا کردن مخاطب با یک تصویر تازه از چین.
4. یک تار مو فاصله (A Whisker Away)
- کارگردان: جونیچی ساتو
- نویسنده: ماری اوکادا
- فراوری نماینده: استودیو کلوریدو، توهو انیمیشن، تواین انجین
- کشور: ژاپن
یک تار مو فاصله داستان دختری به نام میو است که عاشق همکلاسی خود به نام کنتو است و بارها کوشش می نماید توجه او را جلب کند، یکی از روش های او برای جلب توجه این است که به گربه ای تبدیل شده و به او نزدیک شود. اما این تبدیل شدن های مداوم به جایی می رسد که مرز بین خودش و گربه کم کم از بین می رود.
مهم ترین چالش فیلم این است که این دو داستان تقریبا بی ربط را باید بهم متصل کند: داستان عاشقانه میو و کنتو و زندگی در قالب یک گربه. شاید همین چالش باعث می شود که یک تار مو فاصله به یک اثر کامل تبدیل نشود.
فیلمنامه اثر با وجود این که ایده قشنگی دارد، به همین بکری پیش نمی رود و اتفاقات آن تا حدودی قابل پیش بینی هستند. ولی با این حال، باز هم با یک اثر سرگرم نماینده و دوست داشتنی طرف هستیم که حتما شما را تا خاتمه دنبال خود می کشاند.
5. بی باک (Fearless)
- کارگردان: کوری ادواردز
- نویسنده: کوری ادواردز، جان مورفی
- فراوری نماینده: 3کیویو میدیا، ونگارد انیمیشن، نیو هیرو، سینه سیت
- کشور: کانادا
این فیلم محصول مشترک کانادا و آمریکا که یارا شهیدی، بازیگر ایرانی از صداپیشه های اصلی آن است، داستان یک بازیباز حرفه ای است که متوجه می شود قهرمان بازی ویدئویی مورد علاقه اش سه بچه ابرقدرت را وارد جهانی واقعی او نموده است. حال او مجبور است یک پرستار حرفه ای هم شود.
نقطه قوت بی باک این است که با ظرافت، بچه ها که مخاطبان اصلی اش هستند را از خطر اعتیاد به فناوری مطلع می نماید. این که علاوه بر این جهانی مجازی بی خاتمه، ما یک جهانی واقعی هم داریم که نباید نادیده گرفت و به حال خودش گذاشت.
اگرچه برخی منتقدان معتقدند بی باک از نظر فیلمنامه خیلی پرقدرت نیست و می توانست بهتر از این ها باشد، ولی باز هم با یک اثر دوست داشتنی و دلنشین طرف هستیم که لحظات بامزه زیادی در خود دارد.
- بهترین فیلم های کمدی سال 2020
6. جنگ مورد علاقه من (My Favorite War)
- کارگردان: ایلزی بورکوفسکا یاکوبسن
- نویسنده: ایلزی بورکوفسکا یاکوبسن
- فراوری نماینده: بیوراست فیلم، ایگو میدیا
- کشور: نروژ، لتونی
احتمالا نامتعارف ترین فیلم این فهرست باشد. جنگ مورد علاقه من یک مستند انیمیشنی از ایلزی بورکوفسکا یاکوبسن است، داستان دوران نوجوانی و جوانی او در فاصله بین 1970 تا 1990 در کشور لتونی که حکومت وقت آن، از جنگ جهانی دوم به عنوان ابزاری برای سرکوب و ارعاب مردم استفاده می کرد.
بودجه محدود فیلم باعث شد که کارگردان مجبور به استفاده از تصاویر واقعی در بخش هایی از فیلم شود. ولی همچون بسیاری از انیمیشن های کلاسیک اروپایی، با یک اثر سرد و غمگین طرف هستیم که تلخی دوران سیاه گذشته را علاوه بر داستان و شخصیت ها، در طراحی و انیمیشن هم به نمایش می گذارد.
جنگ مورد علاقه من اثری بسیار تحسین شده است و در جشنواره های زیادی، از جمله در خود لتونی، مورد ستایش فراوان نهاده شده است.
7. خانواده پاگنده (Bigfoot Family)
- کارگردان: بن استاسن
- نویسنده: باب بارلن، کارل برونکر
- فراوری نماینده: ان ویو پیکچرز، آکتوپلیس
- کشور: بلژیک، فرانسه
خانواده پاگنده دنباله انیمیشن پیروز پسر پاگنده است که در سال 2017 اکران شد و پیروزیت خوبی داشت. پسر پاگنده داستان پسری بود که به دنبال پدر گمشده اش می گشت و متوجه می شد او یک پاگنده است. در دنباله این بار پسر داستان است که ناپدید می شود و پدر، خانواده خود را گرد هم جمع می نماید و به دنبال پسرش می شود.
مسلما آمریکا غول انیمیشن سازی سه بعدی است که در جهان رقیبی ندارد. اما سال هاست کشورهای اروپایی کوشش می نمایند آثاری در سطح انیمیشن های آمریکایی بسازند. حال که به لطف فناوری های پیشرفته، امکان ساخت آثار سه بعدی راحت تر از همواره شده است، ساخت یک انیمیشن قابل قبول کار سختی نیست. مشکل اصلی پیدا کردن ایده های ناب و خلق فیلمنامه هایی پرقدرت است که بتوانند مخاطب را به خود جلب نمایند. به نظر می رسد خانواده پاگنده از نظر فیلمنامه هم اثری هم سنگ انیمیشن های هالیوودی است.
در واقع همین کیفیت بالای کار است که خیلی ها را شگفت زده نموده است. چنان که گویی کمتر کسی انتظار داشت اروپا به این زودی به سطح هالیوود برسد! در هر صورت، خانواده پاگنده یک اثر مفرح و دوست داشتنی است. بعد از دو قسمت پیروز، احتمال زیاد قسمت سوم هم ساخته می شود. گویا با اولین مجموعه انیمیشن پیروز اروپایی طرف هستیم.
8. فاجعه، کودکی مارتا جین کانری (Calamity, a Childhood of Martha Jane Cannary)
- کارگردان: رمی چِیه
- نویسنده: رمی چیه، فابریس دکاستیل، ساندرا توسلو
- فراوری نماینده: -
- کشور: فرانسه
فیلم اگرچه در سوئیس ساخته شده، ولی داستانش در آمریکا می گذرد. داستان دختری به نام مارتا جین که در سال 1863 در یک کاروان حضور دارد و باید نحوه مراقبت از اسب ها و راهنمایی گاری خانوادگی شان را یاد بگیرد. او به تنهایی باید با این طبیعت وحشی مقابله کند.
جالب این است که داستان فیلم ریشه در واقعیت دارد و بر اساس زندگی مارتا جین کانری ساخته شده است. او که به جین فاجعه هم مشهور بود، قهرمانی اسطوره ای در غرب وحشی بود که به خاطر دلاوری هایش هنگام محافظت از کاروان ها و دستگیری مجرمان، شهرتی فراوان داشت.
برگ برنده فیلم، طراحی هنری خاص و زیبای آن است که نمونه مشابه چندانی ندارد. همین نگاه خاص باعث می شود داستانی که به ظاهر تکراری به نظر می رسد، تا خاتمه جذاب و گیرا باشد. سبک طراحی کار شبیه نقاشی های رنگ روغن کلاسیک می ماند که در کنار انیمیشن های دستی، فضایی متمایز به اثر داده است.
9. 100٪ گرگ (100% Wolf)
- کارگردان: الکس استادرمن
- نویسنده: فین ادکوئیست
- فراوری نماینده: فلاینگ بارک پروداکشنز، سایامیس پتی
- کشور: استرالیا
100٪ گرگ داستان گرگی به نام فردی لوپن است که از یک خانواده گرگینه بااصالت می آید و توقع دارد مثل بقیه اعضای خانواده اش، او هم یک گرگ خطرناک و ترسناک شود. ولی در کمال تعجب متوجه می شود که تنها یک سگ پودل بامزه است.
فیلم در مجموع چهار میلیون دلار فروش داشت، البته این فروش نه چندان جالب را باید پای همه گیری کرونا گذاشت. داستان در مجموع بامزه و سرگرم نماینده است، اما برخی جاها پرت و چندپاره می شود و در کل مدت فیلم، یک دست و قدرتمند نیست. برخی جاها هم انمیشن ها و طراحی ها ایراداتی دارد و به نظر می آید فرایند فراوری فیلم کمی عجله ای بوده است. ولی باز هم 100٪ گرگ اثر جذابی است و باعث سرافکندگی انیمیشن های خانوادگی نمی شود!
10. خون آشام کوچولو (Little Vampire)
- کارگردان: ژوان سفار
- نویسنده: ساندرینا ژاردل، ژوان سفار
- فراوری نماینده: ژوان سفارز مجیکال سوسایتی، استودیو کانال، پاناشه پروداکشنز
- کشور: فرانسه
آخرین انیمیشن ژوان سفار پیامبر بود که در سال 2014 فراوری شد و اقتباسی از کتاب جبران خلیل جبران بود. او در فیلم تازه خود به سراغ یکی از کمیک های قدیمی اما محبوب خودش رفته است که در سال 1999 منتشر شد. از این کمیک یک سریال تلویزیونی هم در سال 2004 ساخته شده است.
خون آشام کوچولو داستان خون آشام ده ساله ای است که هیچ وقت پیر نمی شود، او با یک پسربچه یتیم دوست می شود و یک پیوند عیمق بین شان شکل می گیرد. مشکل این است که یک هیولای عجیب همواره در تعقیب شان است و برایشان مانع تراشی می نماید.
چیزی که در فیلم بیشتر از همه جلب توجه می نماید، کیفیت بالای اثر در مقایسه با نسخه سریال و حتی کمیک است. این شخصیت های بامزه و دوست داشتنی قطعا مخاطب را با خود همراه می نمایند و ماجراهای دوست داشتنی آن ها، ساده تر از این هاست که بخواهد فکر ما را مشغول چیزهای دیگری کند. فیلم ضیافت رنگ و نور و گرافیک های دوبعدی است. حتی داستان آن را هم نادیده بگیرید، به خاطر ویژگی های بصری هم شده خون آشام کوچولو را باید تماشا کرد.
- بهترین فیلم های جنگی سال 2020