چرا موج سوار نقره ای دنباله خوبی برای چهار شگفت انگیز مارول بود؟
به گزارش کهن پارس، اولین خانواده مارول هرگز آن اقتباس سینمایی را که شایسته تاریخ و داستان این شخصیت ها در صفحات کمیک باشد دریافت نکرده است. فیلم بد کم هزینه راجر کورمن در سال 1994 فقط برای اطمینان از اینکه کمپانی کنستانتین می تواند حقوق این شخصیت ها را حفظ کند، تولید شد و هرگز به طور رسمی اکران نشد.
این فیلم فقط از طریق توزیع کنندگان غیرقانونی در دسترس بوده است. پس از آن، استودیوی فاکس قرن بیستم خاتمه توانست حقوق اقتباس بعدی را در اختیار بگیرد و بازسازی داستان این کاراکترها وارد یک فرایند توسعه آشفته شد. افرادی مختلف مانند کریستوفر کلمبوس، پیتون رید و شان استین همه در بازه ای از زمان قرار بود این فیلم را کارگردانی کنند.
فیلم چهار شگفت انگیز خاتمه در سال 2005 و با کارگردانی تیم استوری به سینماها آمد و چندان جالب نبود و در مقایسه با اقتباسات مارول در فیلم های مرد عنکبوتی سم ریمی و حماسه مردان ایکس برایان سینگر، کاملا ناامیدکننده بود. این تیم قهرمانان مارول در یک اثر عاشقانه کمدی ملودراماتیک، بیش از اکشن، آشوب یا داستان های علمی تخیلی، بر روی فرهنگ معروفیت تمرکز کردند. فیلم چهار شگفت انگیز واقعا کسل کننده بود. بیشتر 106 دقیقه فیلم صرف توضیح نحوه عملکرد هر یک از قهرمانان در طی صحنه های کمدی ناخوشایندی می شود و آن ها فقط در بخش خاتمهی فیلم با هم متحد می شوند، جایی که دکتر دوم (جولین مک ماهون) در عرض چند دقیقه اوضاع را مرتب می نماید.
دنباله چهار شگفت انگیز: قیام موج سوار نقره ای در سال 2007 در گیشه شکست خورد و سیل نقدها باعث شد تا قسمت سوم و اسپین آف موج سوار نقره ای ساخته نشود. نظرات کارشناسان و طرفداران درباره هر دو فیلم اول تقریبا یکسان بود اما قیام موج سوار نقره ای پیشرفت های زیادی نسبت به نسخه قبلی خود داشت. روایت پیوسته تر بود، شخصیت های فیلم نقش های محوری بیشتری داشتند و داستان کمیک آن پیشرفتی وسیع نسبت به داستان عاشقانه کسل کننده فیلم اول داشت. مطمئنا این فیلم آن تصویر نهایی و مطلوب برای این شخصیت های محبوب نیست اما قیام موج سوار نقره ای یک اثر قابل قبول است که در آن، فیلم ساز و استودیو سعی کردند اشتباهات گذشته خود را اصلاح کنند.
حتی سرسخت ترین منتقدان فیلم اول هم بر این عقیده بودند که جانی استورم با بازی کریس ایوانز و بن گریم با بازی مایکل چیکلیس باعث بهتر شدن فرایند فیلم دوم شده اند. ایوانز عملکردی خوب به عنوان یک قهرمان آتشین بر جای گذاشت و چیکلیس هم با وجود گریم مضحک خود، حس شگفت انگیزی برای فیلم به ارمغان آورد. در واقع قیام موج سوار نقره ای با دادن نقش هایی پررنگ تر به این دو شخصیت، داستان خود را بهبود بخشید. جانی در مواجهه اولیه با موج سوار نقره ای، در محور اصلی فیلم قرار می گیرد و در ادامه، به طور موقت، توانایی انتقال قدرت خود را پیدا می نماید . شاید این صحنه ها احمقانه به نظر برسند اما حال و هوای مفرح شخصیت ها در کمیک های اصلی جک کربی را به نمایش می گذارند.
چیکلیس در فیلم اول در شرایط ناگواری قرار گرفت. تلاش های او برای کشف واقعیت تحریف بدن خود، ظاهر وحشتناک و درگیری های اجباری او با رید ریچاردز (یان گرافاد) و سو استورم (جسیکا آلبا) تأثیر بدی بر نقش او داشت. گریم در قیام موج سوار نقره ای بیشتر یک فرد شوخ طبع است، با بچه های خندان عکس می گیرد و به شخصیت عمومی خود متکی است. به نظر می رسد که چیکلیس متوجه شده باشد که بهتر است قدرت چشمگیرش را برای فصل آخر سریال سپر ذخیره کند. او و ایوانز سعی داشتند از لحظات ابرقهرمانی خود نهایت لذت را ببرند. حضور گریم به شکلی متفاوت، لحظاتی قهرمانانه و واقعی آفرید و او در این فیلم، محبوبیتی را به دست آورد که بسیار از آن لذت می برد.
البته رید و سو باز هم درگیر ملودرام زیاد داستان هستند و نحوه نقش آفرینی آلبا بدترین قسمت و میراث هر دو فیلم است. آلبا با بازی در نقش سو چنان تحقیر شد که به فکر ترک بازیگری افتاد. با این حال، گرافاد در این دنباله بسیار بهتر عمل کرد. او به جای نمایش رید به عنوان یک فرد دوست داشتنی، اشتیاق واقعی او را برای توسعه یک فناوری شگفت انگیز به تصویر کشید و رونمایی غافلگیرکننده از ماشین شگفت انگیز، پیچشی سرگرم کننده بود که در تبلیغات فیلم، مخفی نگه داشته شده بود. رید همچنین با تسلطی بیشتر به عنوان رهبر تیم ظاهر می شود و با ژنرال هگر با بازی آندره براوگر و رویکرد نظامی گری وی در قبال تهدیدات کهکشانی مقابله می نماید.
خود موج سوار نقره ای بهترین قسمت فیلم است. صدای گرم لارنس فیشبرن متناسب با ماهیت منزوی این شخصیت است. داگ جونز حرکات این شخصیت گرافیکی را به عنوان موجودی بیگانه که از طریق گالاکتوس آسیب دیده است، اجرا کرد. جلوه های بصری سال 2007 مطمئنا در مقایسه با تصاویر امروزی، ضعیف تر هستند اما طراحی موج سوار با توجه به کمیک ها، دقیق است و مهم تر از همه اینکه او به قهرمانان درباره خاتمه جهان هشدار می دهد.
به نظر می رسد دوم، نقشی منطقی تر دارد. اینکه دولت ایالات متحده با دانشمند دیوانه ای که فقط سعی در تخریب یک شهر دارد، همکاری کند، منطق مضحک بچه ها است که دیگر جایی در داستان فیلم دوم ندارد. تصور اولیه استن لی از دوم، یک فرد کمال طلب قدرتمند و خواهان حکومت بر جهان بود. او به هگر خیانت می نماید و در ادامه سعی می نماید تا تخته موج سوار را بدزدد که البته این بخش، کمی خنده دار است.
اکشن این دنباله بسیار پویاتر است. چهار شگفت انگیز تا خاتمه سکانس خاتمهی فیلم اول، متحد نشدند اما آن ها در قیام موج سوار نقره ای به یک تیم واقعی تبدیل می شوند. در قسمت اولیه سرگرم کننده فیلم، موج سوار با حضور خود، ویرانی زیادی به بار می آورد و باعث خرابی عروس رید و سو می شود. موج سوار در مقایسه با سختی و چالش های فیلم اول، به مراتب تهدید دشوارتری است. فضا و صحنه نیویورک در فیلم اول بسیار یکنواخت بود اما سازندگان در قیام موج سوار نقره ای می توانند عناصر مختلف را امتحان و از قدرت خود، خلاقانه تر استفاده کنند.
باید گفت که چهار شگفت انگیز: قیام موج سوار نقره ای بهترین فیلم این مجموعه تا به امروز است. این فیلم فوق العاده نیست اما حداقل یک فضای خاص دارد که در داستان های اصلی وجود ندارد. بدون شک، به تصویر کشیدن گالاکتوس به عنوان یک ابر غول پیکر، شرم آور است و نمی توان مجموعه ای از صحنه های مسخره و بچگانه را به عنوان یک فیلم خوب، برچسب زد اما به هر حال، این فیلم در یک پله بالاتر از آن چه قبلا بود قرار گرفته است. در بد ترین حالت می توان گفت فیلم چهار شگفت انگیز: قیام موج سوار نقره ای حداقل کسل کننده نیست.
منبع: Collider
منبع: دیجیکالا مگ